سيد طاها سيد طاها ، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

دنياى زيباى سيد طاها

روزانه هايت

1394/7/22 8:36
نویسنده : ح
89 بازدید
اشتراک گذاری

بسم الله الرحمن الرحيم

از ساعت ٦صبح بيدار ميشوى،مانند كارمندى كه نگران است ديرش شود بی حوصله

گاهى بابايى با بيدار شدنت بيدار ميشود و متوجه ميشود وقت رفتن به سركار است

صبح ها حوصله چندانى هم ندارى و گاهى آنقدر ريز ريز ريز مامان مامان ميگويى كه حرصم ميگيرد، منظورت هم اين است كه من سرحال نيستم تو چرا چهره ات درهم است و نميخندى؟؟؟ و من هم شاكى ام كه چرا الان بيدار شدى خب يكى دو ساعت بيشتر ميخوابيدىدلخور

از روز قبل بايد براى سرگرم كردن فردايت برنامه ريزى كنم، با ديدن تى وى انهم در ساعات طولانى مخالفم، نگران كودكى ات ميشوم اگر بخواهى دائم پاى تى وى باشى، پس بازى و شيطنتت چه ميشود؟قهر

دو عدد ماهى قرمز از عيد داريم و برايم جالب است زير دست شك هاىى كه بهشان وارد ميكنى چطور ما شاءالله هفت ماه هست كه دوام اورده اند، اوايل مانند گربه اى كه طعمه پيدا كرده ميپريدى و دستت را ميكردى در تنگ ، حالا كمى عاقل تر شده اى، و ميروى روى ميز و رقص پا ميروى، تنگه ماهى هم به شدت ميلرزد و احتمالا فكر مكينند زلزله هشت ريشترى آمده است....ترسو

دو سالت شد به سلامتى، جيشت را هم ميگويى، ولى هنوز به شيشه شيرت وابسته اى، يكبار با تشويق من و بابايى شيشه ات را انداختى سطل و باهاش باى باى كردى، ماهم خوشحال شديم كه بالاخره تركش كرد،ولى بعد چند ساعت فيلت هوس هندوستان كرد و چاره اى نبود تا دوباره شيشه ات را بدهيم بهت... حالا از اون روز گاهى خودت ميروى شيشه ات را مى اندازى سطل و يك باى باى نمايشى ميكنى و بعد چند ساعت از من شيشه ميخواهى انهم پر شير....دروغگو

روزى حداقل ٥ال١٠ بار وقتى ميرويم دستشويى يا حياط ميگويى بازى، بازى، منظورت هم آب بازى است، ولى الان ديگر فصل پاييز است و نميدانم چطور متوجه ات كنم كه سرما ميخورى، ديروز آنقدر گفتى كه ظهر گذاشتم بازى كنى ، شب هم سرماخوردگى ات بيشتر شد و .... متنظر

پارك رفتن را به توصيه باباىى كمتر كرديم، چون داشتى عادت ميكردى و صبح و ظهر و شب پارك ميخواستى، حالا هفته اى يكبار ميرويم پارك ، و اوضاع كمى بهتر شده و تو هم فهميدى كه پارك صبحانه و نهار و شام نيست كه روزى چند وعده هوس كنى....راضی

 

پسندها (1)

نظرات (0)